اولین درس از هفت درس قانون های معنویی

 

 

اولین قانون معنوی : پنداره خلقت

 

 

چرا به این دنیا امدی ؟

هدف از امد نت چه بوده ؟

چگونه می توانی انسان باشی ؟

 

انچه باید از تو ساخته شود ، تا بتوانی در راه پنداره ات قدم برداری :

1-  پندار نیک

2-  گفتار نیک

3-  کردار نیک

پس برای انکه بتوانی بدانی پنداره خلقتت چه بوده،

 باید افکارت خوب و خیر باشد .

وقتی افکارت در راه خیر بود ،

گفتارت نیکو خواهد شد و

 وقتی گفتارت  نیکو شود

ناچاری که با افکار وگفتارت هم سو باشی

وکردارت نکو خواهد شد.

پس هدف از امدن به جهان مادی هر چه باشد ، خیر خود وانسان های دیگر است .

وهدف هر چه باشد در راه عشق است و بس .

بیشتر اوقات این خیر محدود است وگاهن نامحدود .

 اما جز عشق نیست .

وهمه چیز وهمه گان را عشق است .

ورسیدن به اگاهی است .

که تو خود باید کشف کنی .

ودرس دادنی نیست و

گفتنی نیست ، تنها فقط رسیدنی است .

                    ادا مه دارد ....................

سلام

خوبید ........ من که با درست شدن کامپیوترم حسابی حالم خوب شد ......حالا اقلا از شماها خبر

دارم وخیلی خیلی دلم واسه همه شما بچه های زیبام تنگ شده بود .............

راستی ماها ان زمان چطور بی تکنو لوژ ی زندگی می کردیم .این چند روزه دستم واسه نوشتن

می خارید !   من که شما را خیلی دوست دارم شما چطور ؟

شما هم یک مادر بی توقع بدون غر غر اگر می خواهید در خدمتم ..............

اما بریم سر اصل مطلب با اجازه شما از این دوره ۷ قانون معنویی را که سالها است درس

می دهم می خوام بنویسم اما یک شرط داره .................. انم اینه که اقلا ۲۰ نفر بیایند

و موافقت خودشون را برای ادامه درسها اعلام کنند .چرا ؟

 چون درسهای بدون خواستن بدرد نمی خوره .و این که من بدونم که وقتم وکارم را اقلا

بدرد  چند نفری خواهد خورد وگرنه نه وقت خودم را تلف می کنم نه شما را .نظراتتون را برام

 بگذارید تا بدونم درسهای من را چند نفر می خونند تا شروع کنم ..........

 نگوید ما که نمی دونیم این درسها چی هست ؟ قبلا با نوشته های من اشنا شده اید یک

 سری درسهایی تقریبا در همان مایه ها ........ دوستتون دارم ومنتظرتون می شم .

تعطیلات از نوع تعمیرات

سلام

بنده آهو خانم هستم دختر بزرگ مامان محبوب

و قابل ذکره که بی اجازه مشغول گذاشتن این پست هستم!

اما محض اطلاع دوستان که در به در به دنبال مامان محبوب هستن

خواستم به عرضشون برسونم که به دلیل سوختن هارد کامپیوترشون

فعلا آپ نمی کنند. تا کامپیوتر مورد نظر پس از تعمیرات اساسی دوباره راه اندازی شده

و مامان محبوب دوباره آپ خواهند کرد...

 

فیلم

گاهی بعد از مدت ها ادم فیلمی از ایرانی می بینه که بخودش می گه چطور از زیر

دست ارشادی ها در رفته ویا چطور تهیه کننده ای پیدا کرده که فکر تجارتش نبوده !

راستی راستی که تعجب داره !!!!!!!!

جاتون خالی با دوست ۳۰ ساله ام شنبه شب دقیقا همان شبی که کلیمی های

محترم اکثرا سینما میروند وسینما ها باجه خلوتی دارد رفتیم فیلم کتاب قانون .

واقعا نمیدونم چطور بازی زیبای پرویز پرستویی را تشریح کنم فقط می تونم بگم

ایشان بسیار انسان توانمندی هستند وداستان فیلم بخوبی بازی پر قدرت ایشان

را به تصویر کشیده است .وهنر پیشه خارجی فیلم چقدر روان وزیبا بازی کرده است .

واز حرفهای تکراری و صحنه پردازیهای هیجانی فیلم های ایرانی دیگر خبری

نیست . واین مملکت را همان طور با صفات اخلاقی مسلمانهای بی اخلاق

چند هزار ساله نشان میدهد .داستان فیلم چیز جدیدی نیست .داستان

فیلم با پند اخلاقی که راننده تاکسی عرب زبان می دهد در حقیقت به پایان میرسد .

ولی بسیار ریزبینانه مسلمانی خاله خان باجی های النگو بدست و مسلمانی

ریش دارهای خیلی مسلمان که افتابه شان را همیشه در چمدان دارند و هنوز هم

که دگران به کرات دیگر سفر می کنند ذهنشان بدنبال این هست که به دست

شویی (مستراح) اول باید با پای چپ رفت یا با پای راست .

ومسخره کردن های هیت های سیاسی را به کشورهای دگر برای تبادل فرهنگ رفتن وهیچ چیز جز تبادل لبخند وعکس گرفتن وقالی ایرانی کادو دادن چیزی برای ایرانی ندارد .

و در این سفرها همدیگر را پاییدن که مبادا اسلام به زیر سوال برود.

 چیزهایی بود که می دانستیم .که دین پدری که از پدران

به فرزندان برسد .هیچ عشق وهیچ فرهنگ وتحقیقی در ان نباشد فرمول دقیقی

است که نتیچه ان همین خرافه ونکبتی است که دامن گیر این مردم است .

چیز تازه ای نبود جز قصه عشق خارجیهای کافر لامذهب وگوشت خوک خورکه

 دروغ نمی گویند و وقتی عشق میاید نصفه نیمه نیست و صلاح ومصلحت را نمی شناسد.

ومن هی گریه کردم ورقیق شفیق گفت : گریه ات بهر چیست و اینجانب جواب

دادم :بهر حقیقت تلخی که خیلی حقیقی است .

بروید فیلم را ببینید انجایی که رحمان را در قالب همه مردم می بینید ومی فهمید

که هیچ کسی جز خود ما بر خویش ستم نمی کنیم ویکی یعنی همه وهمه همان یکی هستند. وگرنه هیچ کس نمی توانست اینهمه ظلم را که ما بر خویش روا می

داریم برما روا بدارد .که با موهوم پرستی اولین چوب را ما بر سر خویش میزنیم.

دوستتان دارد مامان محبوب .چون اول خودش را دوست دارد دیگران را می تواند

دوست داشته باشد .